امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 498

1. ای هم نفسان، یک نفسم باز گذارید

2. دست از من دیوانه سرگشته بدارید

3. بی نام ونشانم به خرابات ببخشید

4. بیگانه ز خویشم، بر خویشم بگذارید

5. یا معتکفم بر سر سجاده نشانید

6. یا مست و خرابم به در میکده آرید

7. گر زانکه صلاح از من آشفته بجویند

8. در خانه کنید و در خمار برآرید

9. دست من و دامان شما جمله رقیبان

10. گر دامن معشوق به دستم بسپارید

11. در عشق علم گردم و در مذهب عشاق

12. منصور شوم، گر به سر دار برآرید

13. وقت است، اگر خسرو مسکین گدا را

14. از خیل گدایان در خویش شمارید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا
* که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
شعر کامل
سعدی
* گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل
* با یاد تو افتادم از یاد برفت آن‌ها
شعر کامل
سعدی
* زهی جماعت کوته نظر که سرو سهی را
* گمان برند که چون قد دلربای تو باشد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی