امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 510

1. روزی اگر آن ماه به مهمان من آید

2. دوران فلک در ته فرمان من آید

3. دیوانه دلی داشتم، آواره شد از من

4. کی باز درین سینه ویران من آید

5. هر صبحدم از گریه شود خون دلم آب

6. کز باد نسیم گل خندان من آید

7. من دانم و من، چاشنی درد تو، جانا

8. حاشا که طبیب از پی درمان من آید

9. جانم تو ستان، باز تنم خاک ستاند

10. آن دم که اجل در طلب جان من آید

11. در کوی تو نایم که پریشان شودت دل

12. گر چشم تو بر حال پریشان من آید

13. دانی که چها می گذرد بر دل خسرو

14. در گوش تو گر ناله و افغان من آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
* دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
شعر کامل
سعدی
* اگر خدای نباشد ز بنده‌ای خشنود
* شفاعت همه پیغمبران ندارد سود
شعر کامل
سعدی
* اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار
* طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد
شعر کامل
حافظ