غزل شمارهٔ 511
1. گر چشم من از صورت تو دور نباشد
2. دور از تو دلم خسته و رنجور نباشد
3. مهجور شوم از تو و جز آه سحرگاه
4. سوزنده کسی بر من مهجور نباشد
5. آن دیده چه آید که به روی تو نیاید؟
6. آن چشم چه بیند که در او نور نباشد؟
7. صد رنگ برانگیخت ز خون دل خسرو
8. نقش تو که در خامه شاپور نباشد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده