امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 511

1. گر چشم من از صورت تو دور نباشد

2. دور از تو دلم خسته و رنجور نباشد

3. مهجور شوم از تو و جز آه سحرگاه

4. سوزنده کسی بر من مهجور نباشد

5. آن دیده چه آید که به روی تو نیاید؟

6. آن چشم چه بیند که در او نور نباشد؟

7. صد رنگ برانگیخت ز خون دل خسرو

8. نقش تو که در خامه شاپور نباشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد
* که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دل به امید روی او همدم جان نمی‌شود
* جان به هوای کوی او خدمت تن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
* واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
شعر کامل
حافظ