امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 588

1. گر مه چو تو با جمال باشد

2. خورشید کم از هلال باشد

3. بر روی زمین نظیر رویت

4. در آینه هم خیال باشد

5. ما را که به دیدنت هلاکیم

6. نادیدن تو چه حال باشد؟

7. در عهد تو، وانگهی صبوری

8. ای دوست، کرا مجال باشد

9. می خواهم سیر بینم آن رخ

10. گر دستوری ز خال باشد

11. می کن ستم و جفا که خوبی

12. گر لطف کنی وبال باشد

13. بنمای به گاه کشتنم روی

14. تا خون منت حلال باشد

15. کوته عمر است عاشق، ار چه

16. روزیش هزار سال باشد

17. تا کی سخن وفا، رها کن

18. خوبی و وفا محال باشد

19. بوسی ست طمع دل رهی را

20. اندازه این سؤال باشد

21. بشنو ز کرم حدیث خسرو

22. هر چند ترا ملال باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبر کن بر سخن سردش زیرا کان دیو
* نیست آگاه هنوز، ای پسر از نرخ پیاز
شعر کامل
ناصرخسرو
* آب چشمم مگر از خاک درت چاره شود
* ورنه این سیل پیاپی بکند بنیادم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عاشقان را از جمالت عید باد
* جانشان در آتشت چون عود باد
شعر کامل
مولوی