امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 589

1. آن را غم تو یار باشد

2. با خوش دلیش چکار باشد؟

3. صوفی چو شکست توبه، ساقی

4. مگذار که هوشیار باشد

5. مستی که سبو کشد، مپندار

6. کورا قدم استوار باشد

7. می حاجت نیست مستیم را

8. در چشم تو تا خمار باشد

9. جان دادم و داغ عشق بردم

10. کانجا ز تو یادگار باشد

11. معذور بود ز ناله بلبل

12. جایی که گل و بهار باشد

13. شک نیست که نشتری چشیده ست

14. جنگی که فغانش زار باشد

15. مرهم چو نمی پذیرد این دل

16. بگذار که تا فگار باشد

17. خسرو به غلامیت عزیز است

18. گر خوار کنیش، خوار باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پریشان می تراود گفتگوی عشق از کلکم
* نهال خامه من بید مجنون است پنداری
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل را ز قید جسم رها می کنیم ما
* این دانه را ز کاه جدا می کنیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا توانی مده از کف به بهار ای ساقی
* لب جوی و لب جام و لب یار ای ساقی!
شعر کامل
سلمان ساوجی