امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 635

1. چشم یارم دوش بی هنگام خواب آورده بود

2. وز تکبر غمزه شوخش عتاب آورده بود

3. تاب زلفش برده بود از چهره شب تیرگی

4. وز فروغ مهر رویش ماهتاب آورده بود

5. صبح صادق از سر اخلاص بر رویش دمید

6. هر دعایی را که از حق مستجاب آورده بود

7. شد گریزان از خیال روی او مهر از هلال

8. دوش دیدم بی گهان پا در رکاب آورده بود

9. در درون دیده دارم روشنایی را به خواب

10. چون خیال روی او در دیده خواب آورده بود

11. تا به گوش او رساند چشم دریابار من

12. هر دو صحن دیده پر در خوشاب آورده بود

13. نام خسرو شهره ایام شد، کز بهر عام

14. همچو دولت رو در آن عالی جناب آورده بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شبی قیرگون ماه پنهان شده
* به خواب اندرون مرغ و دام و دده
شعر کامل
فردوسی
* گوید تا تو با تویی هیچ مدار این طمع
* جهد نمای تا بری رخت توی از این سرا
شعر کامل
مولوی
* اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن
* تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی