امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 690

1. غم مخور، ای دل که باز ایام شادی هم رسد

2. هر کجا دردی ست آن را عاقبت مرهم رسد

3. در میان آدمی و آنچه مقصودی وی است

4. گر بود صد ساله ره، چون وقت شد، یکدم رسد

5. گاو و خر را از غم و شادی عالم بهره نیست

6. خاص بهر آدم است، ار شادی و ار غم رسد

7. نسبت آدم درست آنگه شود با آدمی

8. کانچه بر آدم رسد آن بر بنی آدم رسد

9. بگذر از اندیشه چون می بگذرد اندیشه نیست

10. هر جفایی کان بر اهل عالم از عالم رسد

11. دوستان، خاک شمایم چون می شادی خورید

12. جرعه ای ریزید تا این خاک را زان نم رسد

13. خسروا، ناخوش مشو، کایام شادی در گذشت

14. بر خدا دل نه که خوش خوش کام شادی هم رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو خورشید زرین سپر برگرفت
* شب آن شعر پیروزه بر سر گرفت
شعر کامل
فردوسی
* چو دستهای چنارست هر دو دستم سست
* وگرنه پیرهن از جور تو چو گل بدرم
شعر کامل
انوری
* یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت
* یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید
شعر کامل
مولوی