امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 704

1. گوش من از پی نام تو به هر کوی بماند

2. چشم من از هوس روی تو هر سوی بماند

3. نه به گلزار گشاید دل من، نه در باغ

4. بسکه در جان من اندیشه آن روی بماند

5. بامدادان به چمن نازکنان می گشتی

6. سرو یک پای ستاده به لب جوی بماند

7. سوی پیکان شو دم، گر گله زان غمزه کنم

8. که چه پیکانی ازو در ته هر موی بماند؟

9. سر بسی بر در و دیوار زدم همچو صبا

10. که گذشت آن گل خندان من و بوی بماند

11. ماجرای دل خودکام، چه پرسی از من؟

12. سالها شد که ز من رفت و دران کوی بماند

13. شکرگوی کرمش کرد دل خسرو را

14. ذوق دشنام که در گوش دعاگوی بماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سر به هم آورده دیدم برگهای غنچه را
* اجتماع دوستان یکدلم آمد به یاد
شعر کامل
صائب تبریزی
* هزار بار پیاده طواف کعبه کنی
* قبول حق نشود گر دلی بیازاری
شعر کامل
مولوی
* قلم نشانهٔ عقل است و تیغ مایهٔ جور
* یکی چو حنظل تلخ و یکی چو شهد شهی
شعر کامل
ناصرخسرو