امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 716

1. هر شکر خنده که آن لعل شکر خنده کند

2. بر دل زیرک و بر جان خردمند کند

3. زلف ازان می برد آن شوخ که شبهای غمم

4. گر شود کوته، از آنجا همه پیوند کند

5. آن خیال است که آیینه نماید چو تویی

6. آینه ماه شما را به که مانند کند؟

7. نیم شب ز آتش دل روز کنم در تو، ولی

8. دل چه داند که چنین روز شبی چند کند؟

9. گیسوی پر گرهت رشته بت را ماند

10. که دل گرم من سوخته را بند کند

11. چون وفا نیست ترا، خسرو مسکین چه کند؟

12. دل ضرورت به جفاهای تو خرسند کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باغبان همچو نسیمم ز در خویش مران
* کآب گلزار تو از اشک چو گلنار من است
شعر کامل
حافظ
* مزن بر سر ناتوان دست زور
* که روزی به پایش در افتی چو مور
شعر کامل
سعدی
* می و ساقی چه باشد نیست جز حق
* خدا داند که این عشق از چه باب است
شعر کامل
مولوی