امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 724

1. خرم آن لحظه که مشتاق به یاری نرسد

2. آرزومند نگاری به نگاری رسد

3. دیده بر روی چو گل بنهد و نبود خبرش

4. گر چه بر دیده ز نوک مژه خاری برسد

5. گر چه در دیده کشد هیچ غبارش نبود

6. هر کجا از قدم دوست غباری برسد

7. لذت وصل نداند مگر آن سوخته ای

8. که پس از دوری بسیار به یاری برسد

9. قیمت گل بشناسد، مگر آن مرغ اسیر

10. که خزان دیده بود پس به بهاری می رسد

11. ای خوش آن پاسخ تلخی که دهد از صبرم

12. که خماری شکن ار بعد خماری برسد

13. خسروا، یار تو، گر می نرسد، یاری کن

14. بهر تسکین دل خویش که آری برسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در هوایت بی‌قرارم روز و شب
* سر ز پایت برندارم روز و شب
شعر کامل
مولوی
* دروازه هستی را جز ذوق مدان ای جان
* این نکته شیرین را در جان بنشان ای جان
شعر کامل
مولوی
* سرو آزاد شد آن دم که ثمر هیچ نداد
* بی ثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری
شعر کامل
فروغی بسطامی