امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 746

1. هر کسی روز وداع از پی محمل می شد

2. تو مپندار که آن دلبرم از دل می شد

3. هیچ منزل نشود قافله از آب جدا

4. زانکه پیش از همه سیلاب به منزل می شد

5. گفتم، از محمل آن جان جهان برگردم

6. پایم از خون دل سوخته در گل می شد

7. ساربان خیمه به صحرا زد و اینم عجب است

8. که قیامت نشد آن روز که محمل می شد

9. راستی هر که در آن شکل و شمایل می دید

10. هم چو من فتنه در آن شکل و شمایل می شد

11. پند عاقل نکند سود که در بند فراق

12. دل دیوانه ندیدیم که عاقل می شد

13. بگذر از خویش که بی طبع مسالک، خسرو

14. هیچ سالک نشنیدیم که واصل می شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همه شادی و عشرت باشد، ای دوست
* در آن خانه که مهمانش تو باشی
شعر کامل
عراقی
* حسن و عشق پاک را شرم و حیا در کار نیست
* پیش مردم شمع در بر می کشد پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
* در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شعر کامل
حافظ