امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 749

1. چشم من خنده شیرین تو گریان دارد

2. دل من را لب پر شور تو بریان دارد

3. خاطرم میل کند با تو و پیدا نکند

4. سینه ام درد و غمت دارد و پنهان دارد

5. کس ندارد به جهان آنچه تو داری در حسن

6. از لطافت همگی پیش تو خود آن دارد

7. گر نبات خط تو سبز بود، نیست عجب

8. خضر است آنکه سرچشمه حیوان دارد

9. جانم از شوق تو، گر خرقه تن کرد قبا

10. نتوان گفت درین خرقه که نقصان دارد

11. دل من با سر گیسوی درازت همه شب

12. تا شبیخون نرود، دست و گریبان دارد

13. شعر خسرو به مثل سحر حلال است، ولی

14. نتوان گفت که او پایه حسان دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند
* وین عالم بی‌اصل را چون ذره‌ها برهم زند
شعر کامل
مولوی
* عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد
* هر که را در طلبت همت او قاصر نیست
شعر کامل
حافظ
* مرا عقیق تو باید شکر چه سود کند
* مرا جمال تو باید قمر چه سود کند
شعر کامل
مولوی