امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 750

1. تو مپندار که دوران همه یکسان گذرد

2. گاه در وصل و گهی در غم هجران گذرد

3. از دم من چو دم صبح شود آتشبار

4. هر نسیمی که بر اطراف گلستان گذرد

5. گر به گوشش برسد ناله من، نیست عجب

6. بار همواره بر اطراف سپاهان گذرد

7. عالمی بهر نثارش همه جانها بر کف

8. آه ازان لحظه که آن سرو خرامان گذرد

9. برسان سلسله یکبار به دستم، تا چند

10. در خم زلف توام عمر پریشان گذرد

11. گرنه از صبر هزاران سخن آرم در پیش

12. ناوک غمزه او آید و از جان گذرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
* نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد
شعر کامل
حافظ
* چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس
* سر پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد
شعر کامل
حافظ
* شکایت نامه ما سنگ را در گریه می آرد
* مهیای گرستن شو، دگر مکتوب ما بگشا
شعر کامل
صائب تبریزی