امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 767

1. چشم مست تو که دی بر من بیتاب افتاد

2. تو نیفگندی، از آلودگی خواب افتاد

3. غمزه تیز به پیرامن چشمش گویی

4. تیغ خون است که در مهچه قصاب افتاد

5. مشتبه می شود قبله ز رویت، چه کنم؟

6. که ز ابروی تو چشمم به دو محراب افتاد

7. دل به دریای جمال تو به بازی می گشت

8. عاقبت سوی زنخ رفت و به گرداب افتاد

9. کار من از پی زلف تو پس آمد، چه کنم؟

10. مثلم قصه شاگرد رسن تاب افتاد

11. زلف تو می نگذارد که ببینم رویت

12. یارب این شب ز کجا بر سر مهتاب افتاد؟

13. آب خسرو همه بر روی زمین ریخته شد

14. از چو تو یار که گردنده به دولاب افتاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به ماه مصر ز یک پیرهن مضایقه کرد
* چه چشمداشت دگر از وطن بود ما را
شعر کامل
صائب تبریزی
* عیب نبود گر ترنج از دست نشناسم که نیست
* در همه مصرم کسی چون یوسف کنعان عزیز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* عشق من بر گل رخسار تو امروزی نیست
* دیر سالست که من بلبل این بستانم
شعر کامل
سعدی