امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 778

1. روی خوبت آفت جانی نمود

2. دیده را صد گونه حیرانی نمود

3. غنچه کوچک دهن پیش لبت

4. چون که رو بگشاد زندانی نمود

5. چشم او بنمود زلفت را به من

6. مست بد ناگه پریشانی نمود

7. کافران را بر دل من دل بسوخت

8. بس که چشمت نامسلمانی نمود

9. لعل تو انگشتری خط را سپرد

10. دیو را ملک سلیمانی نمود

11. آینه بودی و زنگارت گرفت

12. روی کس را بیش نتوانی نمود

13. خواستم دی از لبت بوسی، لبت

14. خنده ای بنمود و پنهانی نمود

15. دید خسرو کاین سخن نزدیک نیست

16. روز بنشست و ثناخوانی نمود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
* آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
شعر کامل
حافظ
* گر ایوان ما سر به کیوان برست
* ازان بهرهٔ ما یکی چادرست
شعر کامل
فردوسی
* سردار تاجداران هست آفتاب و دریا
* نیلوفرم که بی‌او نیل و فری ندارم
شعر کامل
خاقانی