امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 779

1. صبح چون از روی مشرق رو نمود

2. صحن مینا روضه مینو نمود

3. گیسوی شب شد سفید و آفتاب

4. نور شیبش از ته گیسو نمود

5. هندوی شب مرد و خورشید آتشی

6. از برای سوز آن هندو نمود

7. سوی ساقی مدت تاریک هجر

8. بس اشارت کز خم ابرو نمود

9. چشمه خورشید را در ته نشاند

10. عکس ساقی کز رخ ماهو نمود

11. ماه شبرو را چو گردون سلخ کرد

12. استخوانش در ته پهلو نمود

13. بنده خسرو دل به ساقی عرضه کرد

14. درد دل را پیش جان دارو نمود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد
* خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد
شعر کامل
مولوی
* غنچه را لب‌بسته بینی نسترن را پاره‌دل
* لاله را در زیر خون بینی و نرگس را نزار
شعر کامل
عطار
* نقل هر جور که از خلق کریمت کردند
* قول صاحب غرضان است تو آن‌ها نکنی
شعر کامل
حافظ