امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 795

1. مردمی نرگس او می داند

2. جادویی غمزه او می خواند

3. زلف او پهلوی خال لب او

4. گویی از شهد مگس می راند

5. کار عاشق که چو ما باریک است

6. همه زان زلف همی پیچاند

7. شیوه غمزه تو بدخویی ست

8. همه آفاق نکو می داند

9. گر دلم بستد، و گر باز دهد

10. صد دیگر ز کسان بستاند

11. خسرو از بهر دو بوسه پیشت

12. نیست زر، لیک سری افشاند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود
* از شراب لایزالی جان ما مخمور بود
شعر کامل
مولوی
* نشاط یکشبه دهر را غنیمت دان
* که می رود چو حنا این نگار دست به دست
شعر کامل
صائب تبریزی
* چون صبا با تن بیمار و دل بی‌طاقت
* به هواداری آن سرو خرامان بروم
شعر کامل
حافظ