امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 813

1. عشق تو هر لحظه فزون می شود

2. دل ز غمت قطره خون می شود

3. در هوس سلسله زلف تو

4. عقل مبدل به جنون می شود

5. روی تو نادیده مه چارده

6. بنگرش از غصه که چون می شود

7. گمشدگان را به طریق نجات

8. مهر رخت راهنمون می شود

9. بس که گران است سر از جام عشق

10. زیر سرم دست ستون می شود

11. عالمی از مستی چشمت خراب

12. چشم تو خود مست کنون می شود

13. عشق تو ورزیم که سلطان عقل

14. در کف عشق تو زبون می شود

15. شوق تو جوییم که از بار آن

16. قیامت افلاک نگون می شود

17. در دل خسرو نگر آن آتش است

18. کز دهنش دود برون می شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست
* دوستان معذور داریدم که پایم در گلست
شعر کامل
سعدی
* هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبری باریست
* سپندی گو بر آتش نه که دارد کار و باری خوش
شعر کامل
حافظ
* دران مبین تو که شور است آب دیده عاشق
* که پرورش جز از این آب نیست مهرگیا را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی