امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 876

1. از حال مات هیچ حکایت نمی رسد

2. در کار مات بیش عنایت نمی رسد

3. گویند بگسلد چو بغایت رسید عشق

4. جانم گسست و عشق بغایت نمی رسد

5. گمره چنان شده ست دلم با دهان تو

6. کش از کتاب صبر هدایت نمی رسید

7. بگذشت دوش زلف و رخت پیش چشم من

8. ماهی گذشت و شب به نهایت نمی رسد

9. از خون نوشته قصه دردت رسول اشک

10. هر روز در کدام ولایت نمی رسد

11. ای عقل، بگذر از سر خسرو که مر ترا

12. در کار اهل عشق کفایت نمی رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر تن و جان ناکسان و کسان
* چرب و شیرین چو روغن بلسان
شعر کامل
سنایی
* از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی
* از ازل تا به ابد فرصت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* بد و نیک بر ما همی بگذرد
* نباشد دژم هرکه دارد خرد
شعر کامل
فردوسی