امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 93

1. دلبرا، عمریست تا من دوست می دارم ترا

2. در غمت می سوزم و گفتن نمی یارم ترا

3. وای بر من کز غمت می میرم و جان می دهم

4. واگهی نیست از دل افگار بیمارم ترا

5. ای به تو روشن دو چشم گر درآری سر به من

6. از عزیزی همچو نور دیده می دارم ترا

7. داری اندر سر که بگذاری مرا و من برآنک

8. در جمیع عمر خویش از دست نگذارم ترا

9. خواری و آزار بر من، گر به تیغ آید ز تو

10. خارم اندر دیده، گر با گل بیازارم ترا

11. یک زمان از پای ننشینم به جست و جوی تو

12. یا کنم سر را فدایت، یا به دست آرم ترا

13. نیست شرط، ای دوست، با یاران دیرینت جفا

14. شرم دار آخر که من یار وفادارم ترا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خمار آلوده ام، سود و زیان خود نمی دانم
* به یک پیمانه سودا می کنم دنیی و عقبی را
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن آفتاب خوبی چون بر زمین بتابد
* آن دم زمین خاکی بهتر ز آسمانست
شعر کامل
مولوی
* به لشکرگاه دارم روی وبر سلطان فشانم جان
* گر آن دریاست وین خورشید من نیلوفرم باری
شعر کامل
خاقانی