امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 939

1. نه بخت آنکه به موی تو راه خواهم کرد

2. ز خواب یا به خیالت نگاه خواهم کرد

3. چنین که جان به لب آمد مرا ز درد فراق

4. شکیب سهل بود، چندگاه خواهم کرد

5. چو هیچ قصه شبهای مات باور نیست

6. کنون ستاره و مه را گواه خواهم کرد

7. نمی رود ز من آن آفت نظر ترسم

8. که عمر در سر این یک نگاه خواهم کرد

9. بپوش چشم من و آب دیدگان امروز

10. که من نظاره آن کج کلاه خواهم کرد

11. گذر چه می کنی آخر به سویم، ای ساقی

12. مکن که توبه عمرم تباه خواهم کرد

13. ز بهر آنکه نبینم برابرت سایه

14. ز دود سینه جهانی سیاه خواهم کرد

15. چرا مقابل روی تو می شود آخر؟

16. مبین در آینه، جانا، که آه خواهم کرد

17. جفا که می رود امشب ز هجر بر خسرو

18. حکایت ار بزنم، صبحگاه خواهم کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی حجاب تن خاکی نرسد جان به کمال
* پسته بی پوست محال است که خندان گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را
* تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
شعر کامل
سعدی
* اگر خدای نباشد ز بنده‌ای خشنود
* شفاعت همه پیغمبران ندارد سود
شعر کامل
سعدی