امیرخسرو دهلوی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 35 - صفت مناره

1. شکل مناره چو ستونی ز سنگ

2. از پی سقف فلک شیشه رنگ

3. آن که ز زر بر سرش افسرشده است

4. سنگ ز نزدیکی خور زر شده است

5. سنجر سنگین که ستون سپهر

6. آمده از مهر و شده هم به مهر

7. سنگ وی از بس که به خورشید شود

8. زو از خورشید عیاری نمود

9. از پی بررفتن هفت آسمان

10. کرد زمین تا به فلک نرد بان

11. گرد سرش کرد موذن چو گشت

12. قامتش از مسجد عیسی گذشت

13. موذنش آن جا که اقامت کشید

14. قامت موذن نتواند رسید

15. مسجد جامع ، زدرون ، چون بهشت

16. حوض ، زبیرون ، شده گوهر سرشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به بوی وصل گل از آشیان سفر کردم
* به وصل گل نرسیدم ز آشیان ماندم
شعر کامل
صائب تبریزی
* نه چمن شکوفه‌ای رست چو روی دلستانت
* نه صبا صنوبری یافت چو قامت بلندت
شعر کامل
سعدی
* آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
* هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
شعر کامل
حافظ