امیرخسرو دهلوی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 37 - صفت مردم شهر

1. مردم او جمله فرشته سرشت

2. خوش دل و خوش خوی چو اهل بهشت

3. هر چه ز صنعت به همه عالم است

4. هست در ایشان و زیادت هم است

5. بیشتراز علم و ادب بهره مند

6. اهل سخن خود که شمارد که چند

7. هر طرفی سحر بیانی نوست

8. ریزهٔ چین کمتر شان خسروست

9. پنج هزار از ملک نامدار

10. لشکر شان بیشتر از صد هزار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یا بیا کن دل ز خون چون نار و نفع خلق شو
* ورنه رخ را رنگ ده بی نفع چون گلنار باش
شعر کامل
سنایی
* از توکل در حنا مگذار دست سعی را
* قفل روزی گر کلیدی دارد ابرام است وبس
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن مه به جانب سفر آهنگ می کند
* صحرا و شهر بر دل ما تنگ می کند
شعر کامل
جامی