غزل شمارهٔ 207
1. نگارا جز تو دلداری ندارم
2. بجز تو در جهان یاری ندارم
3. بجز بازار وسواس تو در دل
4. به جان تو که بازاری ندارم
5. اگرچه خاطرم آزردهٔ تست
6. ز تو در خاطر آزاری ندارم
7. ز کردار تو چون نازارم ای دوست
8. که در حق تو کرداری ندارم
9. ترا باری به هر غم غمخوری هست
10. غم من خور که غمخواری ندارم
11. بسان انوری در گلستانم
12. چه بدبختم که خود خاری ندارم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده