غزل شمارهٔ 214
1. کار جهان نگر که جفای که میکشم
2. دل را به پیش عهد وفای که میکشم
3. این نعرههای گرم ز عشق که میزنم
4. این آههای سرد برای که میکشم
5. بهر رضای دوست ز دشمن جفا کشند
6. چون دوست نیست بهر رضای که میکشم
7. دل در هوای او ز جهانی کرانه کرد
8. آخر نگویدم که هوای که میکشم
9. ای روزگار عافیت آخر کجا شدی
10. باری بیا ببین که برای که میکشم
11. شهریست انوری و شب و روز این غزل
12. کار جهان نگر که جفای که میکشم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده