انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 215

1. نو به نو هر روز باری می‌کشم

2. بار نبود چون ز یاری می‌کشم

3. ناشکفته زو گلی هرگز مرا

4. هر زمان زو رنج خاری می‌کشم

5. گر بلایش می‌کشم عیبم مکن

6. کین بلا آخر به کاری می‌کشم

7. زحمت سرمای سرد از ماه دی

8. بر امید نوبهاری می‌کشم

9. عشق هر دم در میانم می‌کشد

10. گرچه خود را بر کناری می‌کشم

11. کار من روزی شود همچون نگار

12. کاین غم از بهر نگاری می‌کشم

13. فخر وقت خویشتن دانم همی

14. اینکه از خصمانش عاری می‌کشم

15. بار او نتوان کشید از هجر و وصل

16. پس مرا این بس که باری می‌کشم

17. تو مرا گویی کشیدی درد و غم

18. من چه می‌گویم که آری می‌کشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکوه از پیری کنی زاهد بیا همراه من
* تا به میخانه برم پیر و جوان آرم تو را
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
* حریف خانه و گرمابه و گلستان باش
شعر کامل
حافظ
* مدتی چون غنچه در خون جگر پیچیده ام
* تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی