انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 218

1. جانا ز غم عشق تو امروز چنانم

2. کاندر خم زلف تو توان کرد نهانم

3. بر چهره عیان گشت به یکبار ضمیرم

4. وز دیده نهان کرد به یکبار نشانم

5. زین بیش ممان در غم خویشم که از این پس

6. دانی که اگر بی‌تو بمانم بنمانم

7. از دست فراقت اگرم دست نگیری

8. زودا که فراق تو برد دست به جانم

9. هرچند که اندیشه کنم تا غرض تو

10. از کشتن من چیست همی هیچ ندانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس نجست از دل گم گشتهٔ ما هیچ نشان
* مو به مو هر چه سر زلف تو را شانه زدند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دل آگاه در پیری زغفلت بیش می لرزد
* که وقت صبح اکثر شبروان را خواب می آید
شعر کامل
صائب تبریزی
* پیاز آمد آن بی هنر جمله پوست
* که پنداشت چون پسته مغزی در اوست
شعر کامل
سعدی