انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 228

1. هر غم که ز عشق یار می‌بینم

2. از گردش روزگار می‌بینم

3. بیداد فلک از آنکه دی بودست

4. امروز یکی هزار می‌بینم

5. تا شاخ زمانه کی گلی زاید

6. اکنون همه زخم خار می‌بینم

7. دربند دمی که بی‌غمی باشم

8. بنگر که چه انتظار می‌بینم

9. در هر دل دوستی بنامیزد

10. صد دشمن آشکار می‌بینم

11. آن می‌بینم که کس نمی‌بیند

12. آری نه به اختیار می‌بینم

13. با دست زمانه در جهان حقا

14. گر پای کس استوار می‌بینم

15. گردون نه شمار با یکی دارد

16. نام همه در شمار می‌بینم

17. با دهر مساز انوری کاری

18. کین کار نه پایدار می‌بینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خال مشکین که بدان عارض گندمگون است
* سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست
شعر کامل
حافظ
* کنون دل بستگی غنچه با گل، کی نهان ماند؟
* که هرچ اندر دل غنچه ست سوسن بر زبان دارد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* سخن چون برابر شود با خرد
* روان سراینده رامش برد
شعر کامل
فردوسی