انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 310

1. آخر ای جان جهان با من جفا تا کی کنی

2. دست عهد از دامن صحبت رها تا کی کنی

3. چون بجز جور و جفاکاری نداری روز و شب

4. پس مرا بیغارهٔ مهر و وفا تا کی کنی

5. باختم در نرد عشقت این جهان و آن جهان

6. چون همه درباختم با من دغا تا کی کنی

7. چون کلاه خواجگی یکباره بنهادم ز سر

8. جان من پیراهن صبرم قبا تا کی کنی

9. از وفای انوری چون روی گردانیده‌ای

10. شرم دار از روی او آخر جفا تا کی کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکر این تلخ نگاهان به چه عنوان گویم؟
* که به من شهد ز پیمانه حنظل دادند
شعر کامل
صائب تبریزی
* توشهٔ بخل میندوز که دو دست و غبار
* سوزن کینه مپرتاب که خنجر گردد
شعر کامل
پروین اعتصامی
* همای گو مفکن سایه شرف هرگز
* در آن دیار که طوطی کم از زغن باشد
شعر کامل
حافظ