انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 311

1. از من ای جان روی پنهان می‌کنی

2. تا جهان بر من چو زندان می‌کنی

3. آشکارا گشت رازم تا ز من

4. خندهٔ دزدیده پنهان می‌کنی

5. خون دلهای عزیزان ریختن

6. گرچه دشوارست آسان می‌کنی

7. زهره کی دارد به کردن هیچکس

8. آنچه تو از مکر و دستان می‌کنی

9. هرچه ممکن گردد از جور و جفا

10. با دل مسکین من آن می‌کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکوفه با ثمر هرگز نگردد جمع در یک جا
* محال است این که با هم نعمت و دندان شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* نه نشاط دوستانم نه فراغ بوستانم
* بروید ای رفیقان به سفر که من اسیرم
شعر کامل
سعدی
* درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
* جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند
شعر کامل
سعدی