انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 37

1. جمالت بر سر خوبی کلاهست

2. بنامیزد نه رویست آن که ماهست

3. تویی کز زلف و رخ در عالم حسن

4. ترا هم نیم شب هم چاشتگاهست

5. بسا خرمن که آتش در زدی باش

6. هنوزت آب خوبی زیر کاهست

7. پی عهدت نیاید جز در آن راه

8. کز آنجا تا وفا صد ساله راهست

9. ز عشوت روز عمرم در شب افتاد

10. وزین غم بر دلم روز سیاهست

11. پس از چندی صبوری داد باشد

12. که گویم بوسه‌ای گویی پگاهست

13. شبی قصد لبت کردم از آن شب

14. سپاه کین چشمت در سپاهست

15. به تیر غمزه مژگانت انوری را

16. بکشتند و برین شهری گواهست

17. لبت را گو که تدبیر دیت کن

18. سر زلفت مبر کو بی‌گناهست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ
* اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ
شعر کامل
وحشی بافقی
* شکوفه با ثمر هرگز نگردد جمع در یک جا
* محال است این که با هم نعمت و دندان شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* با تهیدستی قناعت کن که نی
* بینوا گردد چوپر شکر شود
شعر کامل
صائب تبریزی