انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 71

1. دلبر هنوز ما را از خود نمی‌شمارد

2. با او چه کرد شاید با او که گفت یارد

3. جانم فدای زلفش تا خون او بریزد

4. عمرم هلاک چشمش تا گرد از او برآرد

5. جان را چه قیمت آرد گر در غمش نسوزد

6. دل را محل چه باشد گر درد او ندارد

7. گیتی بسی نماند گر چهره باز گیرد

8. زنده کسی نماند گر غمزه برگمارد

9. آوازهٔ جمالش دلها همی نوازد

10. لیکن بر وصالش کس را نمی‌گذارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ساقی سیم ساق من گر همه درد می‌دهد
* کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
* وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان
شعر کامل
حافظ
* تا درون آمد غمش، از سینه بیرون شد نفس
* نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را
شعر کامل
فروغی بسطامی