انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 72

1. تا کار مرا وصل تو تیمار ندارد

2. جز با غم هجر تو دلم کار ندارد

3. بی‌رونقی کار من اندر غم عشقت

4. کاریست که جز هجر تو بر بار ندارد

5. دارد سر خون ریختنم هجر تو دانی

6. هجر تو چنین کار به بیگار ندارد

7. گویی که ندارد به تو قصدی تو چه دانی

8. این هست غم هجر تو نهمار ندارد

9. با هجر تو گفتم که چه خیزد ز کسی کو

10. از گلبن ایام نه گل خار ندارد

11. گفتی که چو دل جان بده انکار نداری

12. جانا تو نگوییش که انکار ندارد

13. چون می‌ننیوشد سخن انوری آخر

14. یک ره تو بگو گفت ترا خوار ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
* نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
* یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش
شعر کامل
وحشی بافقی
* بختم جوان و عقلم پیر ست لیک عشقش
* آورده زیر فرمان هم پیر و هم جوان را
شعر کامل
جامی