غزل شمارهٔ 73
1. به بیل عشق تو دل گل ندارد
2. که راه عشق تو منزل ندارد
3. قدم بر جان همی باید نهادن
4. در این راه و دلم آن دل ندارد
5. چو دل در راه تو بستم ضمان کیست
6. که هجرت کار من مشکل ندارد
7. بهین سرمایه صبر و روزگارست
8. دلم این هر دو هم حاصل ندارد
9. کرا پایاب پیوند تو باشد
10. که دریای غمت ساحل ندارد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده