انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 8

1. جانا به جان رسید ز عشق تو کار ما

2. دردا که نیستت خبر از روزگار ما

3. در کار تو ز دست زمانه غمی شدم

4. ای چون زمانه بد، نظری کن به کار ما

5. بر آسمان رسد ز فراق تو هر شبی

6. فریاد و نالهای دل زار زار ما

7. دردا و حسرتا که بجز بار غم نماند

8. با ما به یادگاری از آن روزگار ما

9. بودیم بر کنار ز تیمار روزگار

10. تا داشت روزگار ترا در کنار ما

11. آن شد که غمگسار غم ما تو بوده‌ای

12. امروز نیست جز غم تو غمگسار ما

13. آری به اختیار دل انوری نبود

14. دست قضا ببست در اختیار ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه کنی دنیا بی‌دین و خرد زیرا
* خوش نباشد نان بی‌زیره و آویشن
شعر کامل
ناصرخسرو
* دی زمانی به تکلف بر سعدی بنشست
* فتنه بنشست چو برخاست قیامت برخاست
شعر کامل
سعدی
* در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
* صراحی می ناب و سفینه غزل است
شعر کامل
حافظ