انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 7

1. از دور بدیدم آن پری را

2. آن رشک بتان آزری را

3. در مغرب زلف عرض داده

4. صد قافله ماه و مشتری را

5. بر گوشهٔ عارض چو کافور

6. برهم زده زلف عنبری را

7. جزعش به کرشمه درنوشته

8. صد تختهٔ تازه کافری را

9. لعلش به ستیزه در نموده

10. صد معجزهٔ پیمبری را

11. تیر مژه بر کمان ابرو

12. برکرده عتاب و داوری را

13. بر دامن هجر و وصل بسته

14. بدبختی و نیک‌اختری را

15. ترسان ترسان به طنز گفتم

16. آن مایهٔ حسن و دلبری را

17. کز بهر خدای را کرایی؟

18. گفتا به خدا که انوری را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نشود دیده من باز چو بادام به سنگ
* بس که از دیدن اوضاع جهان سیرم من
شعر کامل
صائب تبریزی
* حریف مجلس ما خود همیشه دل می‌برد
* علی الخصوص که پیرایه‌ای بر او بستند
شعر کامل
سعدی
* آن زلف مکن شانه که زنجیر دل ماست
* بر هم مزن آن سلسله را شانه نگه دار
شعر کامل
وحشی بافقی