انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 307 - در منع توزیع با جمال‌الدین مسعود گوید

1. ای به طالع چو نام خود مسعود

2. وی به همت چو رای خویش رفیع

3. آسمان آن مطاع عالم کون

4. امر و نهی ترا به طوع مطیع

5. تیره ماه امید را داده

6. به صبای وفا مزاج ربیع

7. دو طلایه است حزم و عزم ترا

8. سیرشان جاودان بطیء و سریع

9. مدتی شد که در مصالح من

10. بوده‌ای هم تو خصم و هم تو شفیع

11. عاطفتهای خاص تو دادست

12. صد رهم بی‌نیازی از توزیع

13. بدعتی تو منه در این مدت

14. که بود از خصایص تو بدیع

15. به خدایی که جز بدو سوگند

16. هست شرک خفی و فحش شنیع

17. که به ترویج این خطم هرگز

18. این توقع نبود از آن توقیع


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
* معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست
شعر کامل
سعدی
* در چمن هر دم که چون عرعر خرامان می‌شدی
* خنده بر بالای سرو بوستان می‌آمدت
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* سیلی از گریهٔ من خاست ولی می‌ترسم
* که بلایی رسد آن سرو سهی بالا را
شعر کامل
فروغی بسطامی