عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 109

1. اندرین ره هر که او یکتا شود

2. گنج معنی در دلش پیدا شود

3. جز جمال خود نبیند در جهان

4. اندرین ره هر که او بینا شود

5. قطره کز دریا برون آید همی

6. چون سوی دریا شود دریا شود

7. گر صفات خود کند یکباره محو

8. در مقامات بقا یکتا شود

9. هر که دل بر نیستی خود نهاد

10. در حریم هستی، او تنها شود

11. از مسما هر که یابد بهره‌ای

12. فارغ و آسوده از اسما شود

13. ور کند گم صورت هستی خویش

14. صورت او جملگی معنی شود

15. ور نهنگ لاخورش زو طعمه ساخت

16. زندهٔ جاوید در الا شود

17. صورتت چون شد حجاب راه تو

18. محو کن، تا سیرتت زیبا شود

19. گر از این منزل برون رفتی، یقین

20. دانکه منزلگاهت او ادنی شود

21. ما به جانان زنده‌ایم، از جان بری

22. تا ابد هرگز کسی چون ما شود؟

23. هر که آنجا مقصد و مقصود یافت

24. در دو عالم والی والا شود

25. هر که را دل رازدار عشق شد

26. کی دلش مایل سوی صحرا شود؟

27. هم به بالا در رسد بی‌عقل و دین

28. گر عراقی محو اندر لا شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زهد با نیت پاک است، نه با جامهٔ پاک
* ای بس آلوده، که پاکیزه ردائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی
* دل را ز قید جسم رها می کنیم ما
* این دانه را ز کاه جدا می کنیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای
* من در میان جمع و دلم جای دیگرست
شعر کامل
سعدی