عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 110

1. نگارینی که با ما می‌نپاید

2. به ما دلخستگان کی رخ نماید؟

3. بیا، ای بخت، تا بر خود بموییم

4. که از ما یار آرامی نماید

5. اگر جانم به لب آید عجب نیست

6. به حیله نیم جانی چند پاید؟

7. به نقد این لحظه جانی میکن ای دل

8. شب هجر است، تا فردا چه زاید؟

9. مگر روشن شود صبح امیدم

10. مگر خورشید از روزن برآید

11. دلم را از غم جان وا رهاند

12. مر از من زمانی در رباید

13. عراقی، بر درش امید در بند

14. که داند، بو که ناگه واگشاید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غم زمانه به بی حاصلان ندارد کار
* زنند سنگ به نخلی که بارور باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل آگاه در پیری زغفلت بیش می لرزد
* که وقت صبح اکثر شبروان را خواب می آید
شعر کامل
صائب تبریزی
* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی