عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 117

1. مرا درد تو درمان می‌نماید

2. غم تو مرهم جان می‌نماید

3. مرا، کز جام عشقت مست باشم

4. وصال و هجر یکسان می‌نماید

5. چو من تن در بلای عشق دادم

6. همه دشوارم آسان می‌نماید

7. به جان من غم تو، شادمان باد،

8. هر آن لطفی که بتوان می‌نماید

9. اگر یک لحظه ننماید مرا سوز

10. دگر لحظه دو چندان می‌نماید

11. دلم با اینهمه انده، ز شادی

12. بهار و باغ و بستان می‌نماید

13. خیالت آشکارا می‌برد دل

14. اگر روی تو پنهان می‌نماید

15. لب لعل تو جانم می‌نوازد

16. بنفشه آب حیوان می‌نماید

17. ندانم تا چه خواهد فتنه انگیخت؟

18. که زلفش بس پریشان می‌نماید

19. به دوران تو زان تنگ است دل‌ها

20. که حسن تو فراوان می‌نماید

21. چو ذره در هوای مهر رویت

22. عراقی نیک حیران می‌نماید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
* یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد
شعر کامل
حافظ
* چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری
* سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد
شعر کامل
حافظ
* چشم اگر با دوست داری گوش با دشمن مکن
* عاشقی و نیک نامی سعدیا سنگ و سبوست
شعر کامل
سعدی