عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 121

1. رخ سوی خرابات نهادیم دگربار

2. در دام خرابات فتادیم دگربار

3. از بهر یکی جرعه دو صد توبه شکستیم

4. در دیر مغان روزه گشادیم دگربار

5. در کنج خرابات یکی مغ‌بچه دیدیم

6. در پیش رخش سر بنهادیم دگربار

7. آن دل که به صد حیله ز خوبان بربودیم

8. در دست یکی مغ‌بچه دادیم دگربار

9. یک بار ندیدیم رخش وز غم عشقش

10. صدبار بمردیم و بزادیم دگربار

11. دیدیم که بی‌عشق رخش زندگیی نیست

12. بی‌عشق رخش زنده مبادیم دگربار

13. غم بر دل ما تاختن آورد ز عشقش

14. با این همه غم، بین که چه شادیم دگربار

15. شد در سر سودای رخش دین و دل ما

16. بنگر، دل و دین داده به بادیم دگربار

17. عشقش به زیان برد صلاح و ورع ما

18. اینک همه در عین فسادیم دگربار

19. با نیستی خود همه با قیمت و قدریم

20. با هستی خود جمله کسادیم دگربار

21. تا هست عراقی همه هستیم مریدش

22. چون نیست شود، جمله مرادیم دگربار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دامن صحرا نبرد از چهره ام گرد ملال
* می روم چون سیل تا دریا به فریادم رسد
شعر کامل
صائب تبریزی
* زان شبی که وعده کردی روز بعد
* روز و شب را می‌شمارم روز و شب
شعر کامل
مولوی
* میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
* چو یار ناز نماید شما نیاز کنید
شعر کامل
حافظ