عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 201

1. ز غم زار و حقیرم، با که گویم؟

2. ز غصه می‌بمیرم، با که گویم؟

3. ز هجر یار گریانم، ندانم

4. که دامان که گیرم؟ با که گویم؟

5. ز جورش در فغانم، چند نالم؟

6. گذشت از حد نفیرم، با که گویم؟

7. مرا از خود جدا دارد نگاری

8. که نیست از وی گزیرم، با که گویم؟

9. به بوی وصل او عمرم به سر شد

10. فراقش کرد پیرم، با که گویم؟

11. شب و روز آتش سودای عشقش

12. همی سوزد ضمیرم، با که گویم؟

13. مرا خلقان توانگر می‌شمارند

14. من مسکین فقیرم، با که گویم؟

15. چنان سوزد مرا تاب غم او

16. که گویی در سعیرم، با که گویم؟

17. هر آن غم، کز فراقش بر من آید

18. به دیده می‌پذیرم، با که گویم؟

19. به فریادم شب و روز از عراقی

20. به دست او اسیرم، با که گویم؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آنکه پای از سر نخوت ننهادی بر خاک
* عاقبت خاک شد و خلق به او می‌گذرند
شعر کامل
سعدی
* علم آدمیتست و جوانمردی و ادب
* ورنی ددی، به صورت انسان مصوری
شعر کامل
سعدی
* نشوم با تو چو سوسن دو زبان گر تو نباشی
* باز چون گل به دورویی و چو نرگس به دو رنگی
شعر کامل
اوحدی