عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 229

1. ای همه میل دل من سوی تو

2. قبلهٔ جان چشم تو و ابروی تو

3. نرگس مستت ربوده عقل من

4. برده خوابم نرگس جادوی تو

5. بر سر میدان جانبازی دلم

6. در خم چوگان ز زلف و گوی تو

7. آمدم در کوی امید تو باز

8. تا مگر بینم رخ نیکوی تو

9. من جگر تفتیده بر خاک درت

10. آب حیوان رایگان در جوی تو

11. ای امید من، روا داری مگر؟

12. باز گردم ناامید از کوی تو

13. لطف کن، دست جفا بر من مدار

14. من ندارم طاقت بازوی تو

15. روزگاری بوده‌ام بر درگهت

16. چشم امیدم بمانده سوی تو

17. تا مگر بینم دمی رنگ رخت

18. تا مگر یابم زمانی بوی تو

19. چون ندیدم رنگ رویت، لاجرم

20. مانده‌ام در درد بی‌داروی تو

21. بر من مسکین عاجز رحم کن

22. چون فروماندم ز جست و جوی تو

23. در غم تو روزگارم شد دریغ!

24. ناشده یک لحظه همزانوی تو

25. هم مشام جانم آخر خوش شود

26. از نسیم جان فزای موی تو

27. خود عراقی جان شیرین کی دهد؟

28. تا به کام دل نبیند روی تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
* به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار
* مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست
شعر کامل
سعدی
* مى باشد رنگ رویم ارغوانى
* نداند دشمنم درد نهانى
شعر کامل
فخرالدین اسعد گرگانی