عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 230

1. ترک من، ای من غلام روی تو

2. جمله ترکان جهان هندوی تو

3. لعل تو شیرین‌تر از آب حیات

4. زان بگو خوشتر چه باشد؟ روی تو

5. خرم آن عاشق، که بیند آشکار

6. بامدادان طلعت نیکوی تو

7. فرخ آن بی‌دل، که یابد هر سحر

8. از گل گلزار عالم بوی تو

9. حیف نبود ما چنین تشنه جگر؟

10. و آب حیوان رایگان در جوی تو

11. دل گرفتار کمند زلف تو

12. جان شکار غمزهٔ جادوی تو

13. غمزهٔ خونخوار تو کرد آنچه کرد

14. تا چه خواهد کرد با ما خوی تو؟

15. من چو سر در پای تو انداختم

16. بر سر آیم عاقبت چون موی تو

17. چون دل من در سر زلف تو شد

18. هم شود گه گاه همزانوی تو

19. هم ببیند جان جمال تو عیان

20. چون نهان شد در خم گیسوی تو

21. هم زمان جایی دگر سازی مقام

22. تا نیابد کس نشان و بوی تو

23. هر نفس جایی دگر پی گم کنی

24. تا عراقی ره نیابد سوی تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن دست و آن زبان که درو نیست نفع خلق
* جز چون زبان سوسن و دست چنار نیست
شعر کامل
سنایی
* به سان‌ گوی کردم دل که دیدم آن صنم دارد
* زسنبل زلف چون چوگان و ازگل چهره چون میدان
شعر کامل
امیر معزی
* گل نیز در آن هفته دهن باز نمی‌کرد
* و امروز نسیم سحرش پرده دریده‌ست
شعر کامل
سعدی