عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 64

1. بیا، کاین دل سر هجران ندارد

2. بجز وصلت دگر درمان ندارد

3. به وصل خود دلم را شاد گردان

4. که خسته طاقت هجران ندارد

5. بیا، تا پیش روی تو بمیرم

6. که بی‌تو زندگانی آن ندارد

7. چگونه بی‌تو بتوان زیست آخر؟

8. که بی‌تو زیستن امکان ندارد

9. بمردم ز انتظار روز وصلت

10. شب هجران مگر پایان ندارد؟

11. بیا، تا روی خوب تو ببینم

12. که مهر از ذره رخ پنهان ندارد

13. ز من بپذیر، جانا، نیم جانی

14. اگر چه قیمت چندان ندارد

15. چه باشد گر فراغت والهی را

16. چنین سرگشته و حیران ندارد؟

17. وصالت تا ز غم خونم نریزد

18. عراقی را شبی مهمان ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی
* گر بهم می‌زدم امشب مژهٔ پر نم را
* آب می‌برد به یک چشم زدن عالم را
شعر کامل
محتشم کاشانی
* اگر روی به هم درکشی چو نافهٔ مشک
* طمع مدار که بوی خوشت نهان ماند
شعر کامل
سعدی