عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 66

1. راحت سر مردمی ندارد

2. دولت دل همدمی ندارد

3. ز احسان زمانه دیده بردوز

4. کو دیدهٔ مردمی ندارد

5. از خوان فلک نواله کم پیچ

6. کو گردهٔ گندمی ندارد

7. با درد بساز، از آنکه درمان

8. با جان تو محرمی ندارد

9. در تار حیات دل چه بندی؟

10. چون پود تو محکمی ندارد

11. دردا! که درین سرای پر غم

12. کس دولت بی‌غمی ندارد

13. دارد همه چیز آدمی زاد

14. افسوس که خرمی ندارد

15. گر خوشدلیی درین جهان هست

16. باری دل آدمی ندارد

17. بنمای به من دلی فراهم

18. کو محنت درهمی ندارد

19. کم خور غم این جهان، عراقی،

20. زیرا که غمش کمی ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نخل بند چمن حسن تو بر قدرت خویش
* آفرین کرد چو نخل قد دلجوی تو ساخت
شعر کامل
محتشم کاشانی
* غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه
* که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* مرا پیری اگر چون مرده در کافور خواباند
* زکار عشق کی دست و دل من سرد می سازد؟
شعر کامل
صائب تبریزی