عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 169

1. اسرار تو در زبان نمی‌گنجد

2. واوصاف تو در بیان نمی‌گنجد

3. اسرار صفات جوهر عشقت

4. می‌دانم و در زبان نمی‌گنجد

5. خاموشی به که وصف عشق تو

6. اندر خبر و نشان نمی‌گنجد

7. آنجا که تویی و جان دل مسکین

8. مویی شد و در میان نمی‌گنجد

9. از عالم عشق تو سر مویی

10. در شش جهت مکان نمی‌گنجد

11. یک شمه ز روح بارگاه تو

12. اندر سه صف زمان نمی‌گنجد

13. یک دانه ز دام عالم عشقت

14. در حوصله جای جان نمی‌گنجد

15. چون آه برآورم ز عشق تو

16. کان آه درین دهان نمی‌گنجد

17. رفتم ز جهان برون در اندوهت

18. کاندوه تو در جهان نمی‌گنجد

19. آن دم که ز تو بر آسمان بردم

20. در قبهٔ آسمان نمی‌گنجد

21. عطار چو در یقین خود گم شد

22. در پیشگه عیان نمی‌گنجد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب فراق که داند که تا سحر چند است
* مگر کسی که به زندان عشق دربند است
شعر کامل
سعدی
* عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد
* هر که را در طلبت همت او قاصر نیست
شعر کامل
حافظ
* دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
* بدین راه و روش می‌رو که با دلدار پیوندی
شعر کامل
حافظ