عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 266

1. عشقت ایمان و جان به ما بخشد

2. لیک بی‌علتی عطا بخشد

3. نیست علت که ملک صد سلطان

4. در زمانی به یک گدا بخشد

5. گر همه طاعتی به جای آری

6. هر یکی را صدت جزا بخشد

7. لیک گنجی که قسم عشاق است

8. عشق بی چون و بی چرا بخشد

9. نیست کس را خبر که پرتو عشق

10. به کجا آید و کجا بخشد

11. ذره‌ای گر ز پرده در تابد

12. شرق تا غرب کیمیا بخشد

13. گر بقا بیندت فنا کندت

14. ور فنا بایدت بقا بخشد

15. هر نفس صد هزار خاک شوند

16. تا چنین دولتی کرا بخشد

17. چون ببازی تو جمله تو بر تو

18. گر تو بی تو شوی تو را بخشد

19. گر تو را چشم راه بین است بران

20. راه چشم تو را ضیا بخشد

21. وگرت چشم تیرگی دارد

22. راهت از گرد توتیا بخشد

23. همچو نی شو تهی ز دعوی و لاف

24. تا دمت روح را صفا بخشد

25. گر بسوزی ز شعله نور دهد

26. ور بسازی بسی نوا بخشد

27. گر درین ره فرید کشته شود

28. اولین گام خونبها بخشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کودکانی که درین دایره سرگردانند
* بر سر جوز تهی اینهمه غوغا دارند
شعر کامل
صائب تبریزی
* طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی
* صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
شعر کامل
سعدی
* و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
* که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
شعر کامل
سعدی