عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 267

1. هر زمانم عشق ماهی در کشاکش می‌کشد

2. آتش سودای او جانم در آتش می‌کشد

3. تا دل مسکین من در آتش حسنش فتاد

4. گاه می‌سوزد چو عود و گه دمی خوش می‌کشد

5. شحنهٔ سودای او شوریدگان عشق را

6. هر نفس چون خونیان اندر کشاکش می‌کشد

7. عشق را با هفت چرخ و شش جهت آرام نیست

8. لاجرم نه بار هفت و نی غم شش می‌کشد

9. جمع باید بود بر راهی چو موران روز و شب

10. هر که را دل سوی آن زلف مشوش می‌کشد

11. خاطر عطار از نور معانی در سخن

12. آفتاب تیر بر چرخ منقش می‌کشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس نجست از دل گم گشتهٔ ما هیچ نشان
* مو به مو هر چه سر زلف تو را شانه زدند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* خدت زلف و رخ کند از پی سنبل و سمن
* شانه در آن مربعی، آینه در مدوری
شعر کامل
خاقانی
* گفتم ای دل به کمند سر زلفش نروی
* عاقبت رفت و گرفتار شد، افسوس افسوس!
شعر کامل
هلالی جغتایی