عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 279

1. عشق تو ز سقسین و ز بلغار برآمد

2. فریاد ز کفار به یک بار برآمد

3. در صومعه‌ها نیم شبان ذکر تو می‌رفت

4. وز لات و عزی نعرهٔ اقرار برآمد

5. گفتم که کنم توبه در عشق ببندم

6. تا چشم زدم عشق ز دیوار برآمد

7. یک لحظه نقاب از رخ زیبات براندند

8. صد دلشده را زان رخ تو کار برآمد

9. یک زمزمه از عشق تو با چنگ بگفتم

10. صد نالهٔ زار از دل هر تار برآمد

11. آراسته حسن تو به بازار فروشد

12. در حال هیاهوی ز بازار برآمد

13. عیسی به مناجات به تسبیح خجل گشت

14. ترسا ز چلیپا و ز زنار برآمد

15. یوسف ز می وصل تو در چاه فروشد

16. منصور ز شوقت به سر دار برآمد

17. ای جان جهان هر که درین ره قدمی زد

18. کار دو جهانیش چو عطار برآمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نرگس ز نشاط ماه فروردین
* بر دست نهاد ساغر زرین
شعر کامل
امیر معزی
* یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
* کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* دور گردان را به احسان یاد کردن همت است
* ورنه هر نخلی به پای خود ثمر می افکند
شعر کامل
صائب تبریزی